برای خرمشهر
03 خرداد 1402
از روز هشتم ،نهم مهر که تانکهای عراقی تا فلکه ی راه اهن جلو امده بودند .مردها به فکر افتادند در خلال تخلیه ی خانواده ها ،دخترها هم از شهر خارج شوند .
ما از ان روز این زمزمه ها را می شنیدیم ولی اهمیتی نمیدادیم .کار به جایی رسید که گفتند :جهان ارا گفته بود خواهر ها باید بروند .
حرف همه ما این بود که چرا باید برویم ….
قسمتی از کتاب دا نویسنده سیده زهرا حسینی