03 خرداد 1402
از روز هشتم ،نهم مهر که تانکهای عراقی تا فلکه ی راه اهن جلو امده بودند .مردها به فکر افتادند در خلال تخلیه ی خانواده ها ،دخترها هم از شهر خارج شوند . ما از ان روز این زمزمه ها را می شنیدیم ولی اهمیتی نمیدادیم .کار به جایی رسید که گفتند :جهان ارا… بیشتر »
نظر دهید »
03 خرداد 1402
از حبیب خواسته بودم حالا که شهر ازاد شده ،مرا در اولین فرصت به خرمشهر ببرد .دلم میخواست شهرم را ببینم . هنوز به مردم اجازه بازدید یا بازگشت به شهر برای سکونت را نمی دادند. فکر میگردم خرمشهر همان خرمشهر سابق است .نمیدانستم چه بر سرش امده .وقتی وارد شهر… بیشتر »