رنج
📢 رنجهای انسان بهاندازۀ تعلّقات و توقّعات اوست. شما در زندگی، به هر اندازه که توقّعتان بالا باشد، رنجتان افزایش پیدا میکند.
برای مثال، اگر کسی توقّع داشت که وقتی به خانه میرود، با یک سُفرۀ آراسته مواجه شود، اگر مشکل کوچکی در خانه پیش آمده باشد، رنج میبرد. در حالی که اگر توقّعش پایین بود، دائماً شاکر بود.
💠 آیتالله میرباقری:
«رنجهای انسان بهاندازۀ توقّعات و تعلّقات اوست. شما اگر ازدواج میکنید در این ازدواج، به هر اندازهای که توقّعتان بالا باشد، رنجتان افزایش پیدا میکند.
یک استاد عزیزی میفرمود: «من وقتی خانه میروم، متوقع نیستم که همسر من در عالَم طبیعت باشد. وقتی میروم و در میزنم و او پاسخ میدهد، میگویم: الحمدلله که زنده و سالم است. وقتی میبینم روی باز دارد، میگویم: الحمدلله که در خانه مشکلی پیش نیامده است. سفره که میاندازد، میگویم: الحمدلله فرصت کرده و غذا هم پخته است. میبینم غذای لذیذی پخته، باز میگویم: الحمدلله…». همهاش میشود الحمدلله.
اما اگر کسی خیال کرد که باید با یک سفرۀ آراسته مواجه شود، اگر یک مشکل کوچک در خانه پیش آمده باشد، رنج میبَرَد؛ در حالی که اگر توقّع پایین بود، دائماً لذّت میبرد.
بنابراین، توقّعات ماست که رنجهای ما را شکل میدهد. وقتی آدم در این دنیا توقّعات زیادی داشت که امکان وصولش در این دنیا نیست، رنج میبرد. این آدمها دارای حرص و توقّعات فراوان از دنیا هستند و خیال میکنند دنیا دارالخلود است، که نیست! انسان وقتی به امری ـ که آن امر فانی است ـ تعلّق پیدا میکند، پیداست که همراه با بودنش هم رنج میبرد؛ انسانی که دلخوش به بهار است، در بهار نگران پاییز است؛ لازم نیست پاییز بیاید؛ چون وقتی پاییز آمد، دائم محزون است، اما «إِنَّ أَوْلِیاء اللّهِ لاَ خَوْفٌ عَلَیهِمْ وَلاَ هُمْ یحْزَنُونَ».
#تربیت_ولایی