📌 عظمت حضرت زهرا سلام الله علیها
🔶 از امام صادق ع وقتی سوال کردند که برای چی به حضرت زهرا ؛ زهرا میگویند؟ لِمَ سُمِّیت فاطمهُ الزهرا ، زهرا؟ حضرت جوابهای متعدد و مختلفی دادند ولی من یکی اش را فقط برای اینکه تو ذهن بماند عرض می کنم.
🔸 کلمه زهرا یعنی نورانی، معنای لغویش به این معنا هست. امام صادق ع فرمودند که وقتی خداوند متعال نور زهرا را خلق کرد ، خَلَقها من نور عَظِمَته. از نور عظمت خودش خلق کرد. اشاره به وجود نوریِ حضرت زهرا دارد که حالا تا حدی تو بحث معلوم میشود. اشاره به وجود جسمانی حضرت زهرا تو عالم دنیا نیست. به وجود نورانی حضرت زهراست تو همان مقامی که خدا خلق کرد او را. لَاَنّهُ خَلَقَها مِن نور عظِمَتِه. خداوند متعال اورا از نور عظمت خودش مستقیم بی هیچ واسطه از نور عظمت خودش خلق کرد.
🔺 نور حضرت زهرا آنچنان در آسمانها تابید که غَشیَت أبصار المَلائکَه ابصار ملائکه چشمان ملائکه خیره شد و خَرَّت للهِ ساجِدین. به سجده افتادند به درگاه خدا، سوال کردند إلاهنا و سیدنا از خداوند متعال، ما هذا النّور؟ این نور چیه ؟ پروردگار عالم در مقام معرفی نور وجود حضرت زهرا ، فرمود : هذا نورٌ مِن نوری . این نور از نور من است هذا .من این کلمه مستقیم را میخواهم تو ذهنتان بماند.
✨ این نور مستقیم از من است هیچ واسطه ای ندارد . این یادتان بماند. هذا نورٌ من نوری ، خَلَقتُهُ من عَظِمَتی ، این نور را از عظمت خودم خلق کردم و أسکَنتُهُ فی سَمائی در آسمان خودم نه این آسمانی که من و شما داریم ها ، این آسمان ماهاست ، این آسمان عالم دنیاست. خدا میفرماید و أسکَنتُهُ این نور را اسکان دادم جایگزین کردم ، فی سمائی در آسمان خودم . بالاترین مقامی که مخلوقی در عالم وجود میتواند بهش برسد که سُمو دارد بلندی دارد آن آسمان الهیست که مخلوقش نور حضرت زهرا را آنجا قرار داده ، و أسکَنتُهُ فی سَمائی . أُخرجُهُ مِن سُلب نبی مِن أنبیائی او را از سلب نبی از انبیا خودم خارج خواهم کرد . أُفَضِّلُهُ علی جَمیع الأنبیاء که برتر از تمام انبیاست. اورا از سلب او خارج خواهم کرد .
🔸 از ظاهر این روایت برمی آید که بعدا هم من اشاره خواهم داشت ، یک مطلب عجیبی از ظاهر این روایت بر می آید که نور حضرت زهرا از اسلاب انبیا گذشته نگذشته ، مستقیم در سلب پیغمبر . أُخرجُهُ مِن سُلب نبیٍ مِن انبیائی أُفَضِّلُه علی جمیعِ الأنبیاء. أُخرجُ منهُ أئمَّةً ، اینجایش را عنایت بفرمایید آدم متحیر می ماند. أُخرجُ منهُ أئمَّةً از نور زهرا ائمه را خارج می کنم . وجود نوریِ ائمه را خارج میکنم که یَهدونَ بأمری که هدایت میکنند مردم را . یعنی نور ائمه از نور حضرت زهرا گرفته شده نور حضرت زهرا از نور خدا . نور ائمه از نور حضرت زهرا گرفته شده ، وجود نوریِ ائمه .
🔖 سخنران : استاد عالی
💠عظمت مقام حضرت زهرا سلام الله علیها
🖋مقام معظم رهبری
🔸دربارهی عظمت شأن زهرای اطهر، صدّیقهی طاهره (سلام الله علیها) زبان ماها خیلی قاصر و ناقص است؛ قرآن و حدیث صحیح دربارهی این بزرگوار سخن دارد، مدیحه دارد که برای ذهن ما و فکر کوته ما فهم این مدیحهها هم احتیاج به تأمّل و دقّت دارد. این روایت را که امام بزرگوار هم یک وقتی نقل کردند که جبرئیل بعد از وفات و رحلت پیغمبر بر حضرت زهرا میآمد و نازل میشد، روایت صحیحی است؛ به سند این روایت ما نگاه کردیم؛ سند معتبر و در نهایت اعتبار است و جای هیچ تردیدی نیست که جبرئیل میآمد. عبارت این است: وَ کانَ یَأتیها جَبرَئیلُ علیه السّلام فَیُحسِنُ عَزاءَها عَلَی اَبیها؛ به زبان امروز ما، مرتّب میآمد به حضرت زهرا برای رحلت پیغمبر تسلیت میگفت؛ وَ یُطَیِّبُ نَفسَها؛ آرامش میداد به آن بزرگوار؛ وَ یُخبِرُها عَن اَبیها وَ مَکانِه؛ خبر میداد که پیغمبر در چه وضعی است، در چه حالی است؛ در عالم برزخ، در محضر حیّ ودود، مقامات عالی پیغمبر را نشان میداد و برای فاطمهی زهرا (سلام الله علیها) تصویر میکرد؛ ماجراهای فرزندان حضرت را هم که در آینده پیش میآید -ماجرای امام حسن، ماجرای کربلا، ماجرای ائمّه (علیهم السّلام) و ماجرای حضرت ولیّعصر (ارواحنا فداه) را- برای حضرت نقل میکرد؛ وَ کَانَ عَلیٌّ علیه السّلام یَکتُبُ ذَلِک؛(١) امیرالمؤمنین هم مینشست، اینها را مینوشت؛ این خیلی مسئلهی مهمّی است.
🔹بنا به نقل قرآن، جبرئیل یک بار در طول تاریخ بر غیر پیغمبری نازل شده: اَرسَلنا اِلَیها روحَنا فَتَمَثَّلَ لَها بَشَراً سَوِیّا؛(٢) اگر مراد از روح -که البتّه این هم محلّ اختلاف است- در ماجرای حضرت مریم، جناب جبرئیل (علیه السّلام) باشد، خدای متعال [فقط] یک بار بر [کسی] غیر پیغمبر جبرئیل را فرستاده؛ بقیّهی ملائکه نازل شدهاند و مکرّر اتّفاق افتاده که ملائکه آمدهاند؛ [امّا] جبرئیل فقط یک بار؛ امّا برای حضرت زهرا: وَ کانَ یَأتیها جَبرَئیل؛ بحث یک بار و دو بار نیست، [بلکه] جبرئیل مرتّب میآمد و شرفیاب میشد خدمت حضرت زهرا (سلام الله علیها).
🔸[مدح حضرت] در قرآن، در سورهی «هل أتیٰ» هست، در آیهی تطهیر هست، در آیهی مباهله هست. اینهایی که حالا تقریباً صریح است دربارهی حضرت زهرا (سلام الله علیها) این آیات است، وَالّا آیات دیگری هم هست که اشاره دارد به آن بزرگوار. اینکه در سورهی «هل أتیٰ» خدای متعال میپردازد به کار فاطمهی زهرا (سلام الله علیها) و خانوادهاش، خیلی چیز مهمّی است؛ این یک پرچمی است که قرآن برمیافرازد، برافراشته میکند بر سر درِ خانهی فاطمهی زهرا (سلام الله علیها): اِنَّما نُطعِمُکُم لِوَجهِ اللَهِ لا نُرِیدُ مِنکُم جَزاءً وَ لا شُکورا؛(٣) کار برای خدا، اخلاص، خدمت بیمنّت؛ به چه کسی؟ به یتیم و فقیر و اسیر؛ این اسیر، یعنی اسیر مسلمان بوده؟ بعید است آن وقت اسیر مسلمان [بوده باشد]. خدمت بیمنّت؛ این درس است، پرچم فاطمهی زهرا این است؛ یعنی قرآن این را بزرگ میکند. یا در آیهی مباهله: وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُم؛(۴) در حالی که اطراف پیغمبر زنان زیادی بودند -همسران پیغمبر بودند، نزدیکان دیگر پیغمبر بودند، شاید آن وقت بعضی از دختران دیگر پیغمبر [هم] بودند- امّا «نِساءنا» فقط فاطمهی زهرا (سلام الله علیها) است؛ برای چه؟ برای مواجههی جبههی حق با جبههی باطل؛ این [طور] است. فاطمهی زهرا مظهر این حقایق والا و فوقالعاده است. فضائل حضرت زهرا اینها است.
🔹پیغمبر اکرم در مورد حضرت زهرا تعبیر «سَیِّدَةُ نِسَاءِ العالَمین»(۵) دارد، و «سَیِّدَةُ نِساءِ اَهلِ الجَنَّة»؛(۶) که این مهمتر است: سَیِّدَةُ نِساءِ اَهلِ الجَنَّة. همهی زنهای بهشتی: جناب ساره، جناب آسیه، جناب حوّا، جناب مریم، همهی این زنهای بزرگ تاریخ «نِساءِ اَهلِ الجَنَّة» هستند دیگر؛ زنهای بهشتند؛ این بزرگوار «سَیِّدَةُ نِساءِ اَهلِ الجَنَّة» است. این [جور] است. اصلاً زبان انسان چطور بچرخد تا بتواند اینها را بیان کند و حقّش را ادا کند! اصلاً ذهن ماها هم خیلی احتیاج به تأمّل و تدقیق دارد تا این حقایق را درک کند.
۱۴۰۰/۱۱/۳
•┈┈••••✾•🌼🌹🌼•✾•••┈
💠دلایل سکوت امام علی علیه السلام در مقابل غصب خلافت
💢قسمت سوم
2⃣«حفظ وحدت اسلامی مقابل سلطه طلبان»
دلیل دوم، سکوت امام علی علیه السلام در مقابل غصب خلافت «حفظ وحدت اسلامی» در مقابله با نفوذ و سلطه احتمالی «امپراطور ایران و روم» بوده است، چراکه شکل گیری اسلام در جزیره العرب تجربه جدیدی از حاکمیت بوده است که اگر به درستی اجرایی و عملیاتی می شد خطر جدی برای دو امپراطوری «ایران و روم» بود، و اگر امام علی علیه السلام قیام می کرد و جامعه اسلامی با جنگ داخلی روبرو می شد امکان مداخله سلطه طلبان، و نیز سر برآوردن یهودیانی بود که به دلیل حاکمیت اسلامی تظاهر به اسلام می کردند و در لاک نفاق فرورفته بودند و به دنبال فرصتی بودند که انتقام بگیرند قیام امام علیه السلام در چنین شرایطی درنهایت به نابودی و تضعیف اسلام منتهی می شد امام برای ناکام گذاشتن اجانب راه سکوت را بر قیام و حق خواهی خود ترجیح دادند..
https://eitaa.com/joinchat/3565683364Ceb84e222d8
•┈┈••••✾•🌼🌹🌼•✾•••┈
💠دلایل سکوت امام علی علیه السلام در مقابل غصب خلافت
💢قسمت دوم
🔸و نیز در خطبه 3 نهج البلاغه آن حضرت فرمود:
(أَمَا وَ اللَّهِ لَقَدْ تَقَمَّصَهَا فُلَانٌ [ابْنُ أَبِي قُحَافَةَ] وَ إِنَّهُ لَيَعْلَمُ أَنَّ مَحَلِّي مِنْهَا مَحَلُّ الْقُطْبِ مِنَ الرَّحَى يَنْحَدِرُ عَنِّي السَّيْلُ وَ لَا يَرْقَى إِلَيَّ الطَّيْرُ فَسَدَلْتُ دُونَهَا ثَوْباً وَ طَوَيْتُ عَنْهَا كَشْحاً وَ طَفِقْتُ أَرْتَئِي بَيْنَ أَنْ أَصُولَ بِيَدٍ جَذَّاءَ أَوْ أَصْبِرَ عَلَى طَخْيَةٍ عَمْيَاءَ يَهْرَمُ فِيهَا الْكَبِيرُ وَ يَشِيبُ فِيهَا الصَّغِيرُ وَ يَكْدَحُ فِيهَا مُؤْمِنٌ حَتَّى يَلْقَى رَبَّهُ، فَرَأَيْتُ أَنَّ الصَّبْرَ عَلَى هَاتَا أَحْجَى فَصَبَرْتُ وَ فِي الْعَيْنِ قَذًى وَ فِي الْحَلْقِ شَجًا أَرَى تُرَاثِي نَهْباً:
🔹آگاه باشيد به خدا سوگند ابابكر، جامه خلافت را بر تن كرد، در حالى كه مى دانست جايگاه من نسبت به حكومت اسلامى، چون محور آسياب است به آسياب كه دور آن حركت مى كند. او مى دانست كه سيل علوم از دامن كوهسار من جارى است، و مرغان دور پرواز انديشه ها به بلنداى ارزش من نتوانند پرواز كرد. پس من رداى خلافت ها كرده و دامن جمع نموده از آن كناره گيرى كردم و در اين انديشه بودم كه آيا با دست تنها براى گرفتن حق خود به پاخيزم يا در اين محيط خفقان زا و تاريكى كه به وجود آوردند، صبر پيشه سازم كه پيران را فرسوده، جوانان را پير، و مردان با ايمان را تا قيامت و ملاقات پروردگار اندوهگين نگه مى دارد. پس از ارزيابى درست، صبر و بردبارى را خردمندانه تر ديدم. پس صبر كردم در حالى كه گويا خار در چشم و استخوان در گلوى من مانده بود. و با ديدگان خود مى نگريستم كه ميراث مرا به غارت مى برند.»
🔸از همین روست که ابن ابى الحدید در شرح نهج البلاغه مى نویسد: «روزى فاطمه(س) على(ع) را دعوت به قیام مى کرد. در همین حال فریاد موذن بلند شد که: «اشهد ان محمدا رسول الله(ص)» على(ع) به زهرا(س) فرمود: آیا دوست دارى این فریاد خاموش شود؟ فرمود: نه. فرمود: سخن من جز این نیست: 📕به نقل از سیرى در نهج البلاغه, ص 182.»
‼️ادامه دارد…
•┈••••✾•🌼🌹🌼•✾•••┈
💠دلایل سکوت امام علی علیه السلام در مقابل غصب خلافت
💢قسمت اول
🔸قیام یک تنه حضرت زهرا سلام الله علیها در برابر غاصبان آنهم تا هزینه جان و به استقبال شهادت شتافتن یکی از جدی ترین پرسشی که در مقابل اهل فکر و نظر قرار می دهد این است، چرا امام علی علیه السلام در مقابل این فتنه سیاسی راه سکوت را در پیش گرفته اند؟ در علت یابی سکوت امام علی علیه السلام با مراجعه به خطبه ها و نامه های امام نهج البلاغه و نیز منابع تاریخی می توان به چند دلیل کلیدی دست یافت.
1⃣«رجعت و بازگشت امت به جاهلیت»
🔹نخستین دلیل سکوت امام علی علیه السلام در برابر غصب خلافت «رجعت و بازگشت امت به جاهلیت» است، چرا که بیش از ده سال از بازگشت مردم از شرک به توحید و ایمان به وحی و نبوت نمی گذشت، در چنین شرایطی اگر امام علی علیه السلام قیام می کرد و جنگ داخلی آغاز می شد با توجه به تاکتيک هایی که سران سقیفه در همراه کردن مهاجر و انصار با خود اعمال کرده بودند، قطعا مردم آن عصر و زمانه که قدرت تشخیص و تحلیل درست حوادث سیاسی را نداشتند در اصل حقانیت اسلام تردید پیدا می کردند و امکان بازگشت به دوره جاهلیت و روگردان شدن از اصل اسلام وجود داشته، امام علیه السلام برای حفظ صیانت از اسلام سکوت را بر قیام در مقابله با غصب خلافت ترجیح دادند، از همین رو در نامه 62 نهج البلاغه در خصوص علت سکوت خود فرمود:
📜أَمَّا بَعْدُ، فَإِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ بَعَثَ مُحَمَّداً (صلی الله علیه وآله) نَذِيراً لِلْعَالَمِينَ وَ مُهَيْمِناً عَلَى الْمُرْسَلِينَ؛ فَلَمَّا مَضَى، تَنَازَعَ الْمُسْلِمُونَ الْأَمْرَ مِنْ بَعْدِهِ. فَوَاللَّهِ مَا كَانَ يُلْقَى فِي رُوعِي وَ لَا يَخْطُرُ بِبَالِي أَنَّ الْعَرَبَ تُزْعِجُ هَذَا الْأَمْرَ مِنْ بَعْدِهِ (صلی الله علیه وآله) عَنْ أَهْلِ بَيْتِهِ، وَ لَا أَنَّهُمْ مُنَحُّوهُ عَنِّي مِنْ بَعْدِهِ؛ فَمَا رَاعَنِي إِلَّا انْثِيَالُ النَّاسِ عَلَى فُلَانٍ يُبَايِعُونَهُ؛ فَأَمْسَكْتُ [بِيَدِي] يَدِي حَتَّى رَأَيْتُ رَاجِعَةَ النَّاسِ قَدْ رَجَعَتْ عَنِ الْإِسْلَامِ يَدْعُونَ إِلَى مَحْقِ دَيْنِ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه وآله)؛ فَخَشِيتُ إِنْ لَمْ أَنْصُرِ الْإِسْلَامَ وَ أَهْلَهُ أَنْ أَرَى فِيهِ ثَلْماً أَوْ هَدْماً تَكُونُ الْمُصِيبَةُ بِهِ عَلَيَّ أَعْظَمَ مِنْ فَوْتِ وِلَايَتِكُمُ الَّتِي إِنَّمَا هِيَ مَتَاعُ أَيَّامٍ قَلَائِلَ يَزُولُ مِنْهَا مَا كَانَ كَمَا يَزُولُ السَّرَابُ [وَ] أَوْ كَمَا يَتَقَشَّعُ السَّحَابُ؛ فَنَهَضْتُ فِي تِلْكَ الْأَحْدَاثِ حَتَّى زَاحَ الْبَاطِلُ وَ زَهَقَ وَ اطْمَأَنَّ الدِّينُ وَ تَنَهْنَهَ:
🔸اما بعد، خداوند سبحان محمد (صلى الله عليه و آله) را فرستاد تا مردم جهان را بيم دهد و گواه بر پيامبران باشد. چون رسول الله (ص) درگذشت، مسلمانان در امر خلافت به نزاع پرداختند. به خدا سوگند، هرگز در خاطرم نمى گذشت كه عرب پس از رحلت محمد (صلى الله عليه و آله) خلافت را از اهل بيت او به ديگرى واگذارد، يا مرا پس از او از جانشينيش باز دارد و مرا به رنج نيفكند جز شتافتن مردم به سوى فلان و بيعت كردن با او. من چندى از بيعت دست باز داشتم، تا آنكه ديدم گروهى از مردم از اسلام بر مى گردند و مى خواهند دين محمد (صلى الله عليه و آله) را از بن بر افكنند. ترسيدم كه اگر اسلام و مسلمانان را يارى ندهم در دين رخنه اى يا ويرانيى خواهم ديد كه براى من مصيبت بارتر از فوت شدن حكومت كردن بر شما بود. آن هم حكومتى كه اندك روزهايى بيش نپايد و چون سراب زايل گردد، يا همانند ابرهايى كه هنوز به هم نپيوسته پراكنده شوند. در گير و دار آن حوادث از جاى برخاستم تا باطل نيست و نابود شد و دين بر جاى خود آرام گرفت و استوارى يافت.»
‼️ادامه دارد….
•┈┈••••✾•🌼🌹🌼•✾•••┈