پس از سی و اندی سال، ناگزیرم که از شهر ودیارم کوچ کنم و راهیِ غربت شوم. غربتی که نه خاکش را دیدهام و نه مردمانش را شناختهام؛ تنها نامی از آن شنیدهام. دلهرهٔ روزهایی که دور از خانواده و خویشاوندان سپری خواهند شد، آرامش را از من گرفته است.
برای آدم درونگرایی چون من، خو گرفتن با آن آب و خاک و مردمان، دشوار است. باید مدتی طولانی با تنهایی همنشین شوم و در و دیوار را به دوستی بخوانم تا شاید بتوانم بدون حس غربت و تنهایی زندگی کنم.
در میان همین افکار، کتابهای قدیمیام را مرتب میکردم که در گوشهای از یکی از آنها، دستنوشتهای دیدم«یک نفر دلتنگ است، یک نفر میبافد، یک نفر میشمرد، زندگی یعنی یک سار پرید.»
انگار سهراب سپهری داشت دلداری ام میداد. به هر حال، روزگارم بد نیست. تکه نانی دارم، خرده هوشی، سرسوزن ذوقی… وقتی دلخوشیهایم را شمردم، به این کلام سهراب رسیدم که: «دلخوشیها کم نیست.» و همین که خدایم در این نزدیکیست، برایم کافیست.
هر کجا باشم، آسمان مال من است. چه اهمیتی دارد گاه اگر میرویند قارچهای غربت…
#دلنوشته
#به-قلم_خودم
✍️زهرا قپانوری
هر روز صبح که از خواب بیدار می شوی و اون روز از دیروز حالت
بدتر است و حوصله خودت را هم نداری ،روزت روز نمی شود و همین طور ادامه پیدا می کند همه اش به دنبال کسی یا چیزی می گردی شاید حالت را بهتر کند .
متاسفانه خیلی از ماها دچار بیماری روزمرگی شدیم وهر روز زندگی کردن برایمان سخت و بی فایده شده است .
ما به همان اندازه که به ضروریات زندگی نیاز داریم، به دلایلی هم برای زندگی کردن نیاز داریم .
در یک کتابی خواندم که معنا دادن به زندگی نخ تسبیح هر تغییری در زندگی است ؛انجام یک بار کار سخت نیست، اما انجام هر روز آن ها ومدام آن هارا تکرار کردن خیلی سخته ،پس اگر می خواهیم تغییر کنیم و بیماری روز مرگیمان را درمان کنیم باید تغییر کنیم و تغییر بایداز ذهن ما شروع شود؛ ذهنی که به تعبیری کارخانه افکاره وخط تولید قوی ای هم دارد ،باید افکار مثبت تولید کند تا انسان از روز مرگی بیرون بباید .
حضرت علی علیه السلام می فرمایند:’هرکس دوروزش مثل هم باشد ضرر کرده است’.
#به -قلم -خودم
✍️زهرا قپانوری
ای آنکه دوست دارمت
اما ندارمت
جایت همیشه در دل من درد می کند
هر روزی که می گذرد دلم برایت بیشتر تنگ می شود انگار هر روز بیشتر می شناسمت .
چه بگویم رسم روزگار است دیگر …..
ای آنکه دوست دارمت
اما ندارمت
جایت همیشه در دل من درد می کند
هر روزی که می گذرد دلم برایت بیشتر تنگ می شود انگار هر روز بیشتر می شناسمت .
چه بگویم رسم روزگار است دیگر …..
برای ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ روز جمعه